ملاقات با وکیلی که دوست دارد در زمینه انرژی های تجدیدپذیر کار کند، یا توسعه دهنده اپلیکیشنی که دوست دارد رمان بنویسد، یا ویراستاری که در مورد تبدیل شدن به یک طراح داخلی خیال پردازی می کند، غیرمعمول نیست. شاید شما نیز رویای تغییر به شغلی را دارید که به شدت با شغل فعلی شما متفاوت است. در واقعیت در بسیاری از مواقع، به ندرت پیش می آید که چنین افرادی واقعاً رشد کنند، چراکه هزینه های تغییر شغل بسیار زیاد است و احتمال موفقیت بسیار کم به نظر می رسد.
اما راه حل این نیست که کار فعلی خود را کنار بگذارید و به تدریج در کار فعلی تان دچار سرخوردگی شوید، احتمالا گزینه مناسب این است که به هر دو شغل بپردازید. دو شغل بهتر از یک شغل است. و با متعهد شدن به دو شغل، منافعی از هر دو شغل نصیبتان می شود.در مورد من، من چهار شغل دارم: من یک استراتژیست شرکتی در یک شرکت معتبر، افسر نیروی دریایی ، نویسنده چندین کتاب و یک تهیه کننده موسیقی هستم. دو سوالی که مردم اغلب از من می پرسند این است که “چقدر می خوابی؟” و “چگونه برای انجام همه این کارها وقت پیدا می کنی؟” (پاسخ های من: “بسیار” و “من وقت می گذارم”)است. با این حال، این سوالاتِ «فرایندی» به دلایل و انگیزههای درونی من نمیرسند. در عوض، یک پرسش آشکارتر این خواهد بود: “چرا چندین شغل دارید؟” در نظر من خیلی ساده است، چراکه کار کردن در چند شغل، من را خوشحال تر می کند و رضایت بیشتری را برایم به ارمغان می آورد. همچنین به من کمک می کند در هر کار بهتر عمل کنم. در اینجا نحوه این گونه زندگی کردنم را شرح می دهم.
به توسعه مهارت هایتان یارانه بدهید
حقوق کارِ شرکتی من به حرفه تهیه کننده بودن من کمک مالی می کند. بدون هیچ سابقه ای به عنوان تهیه کننده، هیچ کس قرار نبود برای تولید موسیقی اش به من پول بدهد، و این پول نبود که در وهله اول به من انگیزه داد تا تهیه کننده شوم ، این اشتیاق من به موسیقی جاز و کلاسیک بود که به من انگیزه داد تا بتوانم در این صنعت جدید تجربه کسب کنم. کار روزانه من نه تنها سرمایه ای را برای ساختن آلبوم در اختیارم می گذاشت، بلکه مهارت هایی را برای موفقیت به عنوان تهیه کننده به من آموخت. یک تولیدکننده خوب باید کسی باشد که می داند چگونه چشم انداز ایجاد کند، پرسنل استخدام کند، جدول زمانی تعیین کند، پول جمع کند و محصولات را ارائه دهد. پس از تولید بیش از دوجین آلبوم و برنده شدن چند جایزه گرمی، شرکتهای ضبط و نوازندگان شروع به همکاری با من کردند تا ببینند آیا میتوانند من را به عنوان تهیهکننده در اختیار داشته باشند. من هنوز از کار کردن در حوزه موسیقی با انگیزه صرفا مالی امتناع می کنم چراکه انگیزه اصلی من پیگیری انگیزه هنری ام و ساخت موسقی ای هنری و با کیفیت است.من معمولا مشتریان شغل شرکتی ام را به به جلسه های ضبط موسیقی دعوت می کنم. برای کسی که تمام روز در یک دفتر اداری کار می کند، رفتن به «پشت صحنه» و دیدن خوانندگان، نوازندگان و دیگر متخصصان خلاق، هیجان انگیز است. در نتیجه مشتریان شغل اصلی ام یک تجربه خارق العاده پیدا می کنند و این باعث می شود که این ارتباطم با افراد در هر دو کار به من سود برساند و در هر دو شغل برایم منفعت مالی ایجاد کند.
ساختن دوستانی متفاوت در حلقه های مختلف
زمانی که در وال استریت کار می کردم، حلقه حرفه ای من در ابتدا محدود به افراد در بخش خدمات مالی بود: بانکداران، معامله گران، تحلیلگران و اقتصاددانان. روی هم رفته، همه ما یک دیدگاه «مشترک» در مورد بازارها ایجاد می کنیم. و بسیاری از مشتریان من به دنبال چیزی متفاوت بودند: “به من دیدگاهی مخالف بدهید.” به عبارت دیگر، آنها نمی خواستند تفکر گروهی را بشنوند. من این را بهعنوان دستوری در نظر گرفتم تا بتوانم با گسترش مشاغل ام دیدگاه های متفاوتی پیدا کنم و با انسان ها و دیدگاه های متفاوت ارتباط بر قرار کنم و همین دیدگاه های متفاوت در مشاغل مختلفم به من کمک می کند.به عنوان مثال، یکی از مشتریان من می خواست بفهمد اطلاعاتی را درباره بازار چین به دست بیاورد. از آنجایی که من یک نویسنده هم هستم، با نویسندگان دیگری آشنا بودم، بنابراین با دوستم که روزنامهنگار مجلهای بود که درباره چینی ها مطلب منتشر میکرد، تماس گرفتم و توانستم مشکل مشتری ام را حل کنم. مشتری من ایده جدیدی پیدا کرد و مشکل اش حل شد. با حضور در حلقههای مختلف، میتوانید با انسان های متفاوت و مختلف آشنا شوید ، شبکه سازی کنید و در موقعیت های مختلف از این ارتباطات برای زندگی و مشاغل تان استفاده کنید.
کشف نوآوری های واقعی
وقتی شغلهای مختلفی را انجام میدهید، میتوانید نقاطی را که ایدهها با هم ارتباط برقرار میکنند – و مهمتر از آن، نقاطی را که باید تعامل داشته باشند را شناسایی کنید. استیو جابز که تجسم تفکر میان رشتهای بود، می گفت: «این ترکیب و آمیزه سه عنصر فناوری ، هنر و علوم انسانی است که نتیجهای را به ما میدهد که قلب های ما را می تواند تسخیر کند.به طور خلاصه هنگامی که کنجکاوی های خود را دنبال می کنید، شور و اشتیاق را به شغل جدید خود وارد می کنید، که باعث رضایت بیشتر شما می شود. و با انجام بیش از یک شغل و حرفه، ممکن است در نهایت همه آنها را بهتر انجام دهید.
منبع : مجله بازرگانی هاروارد
نویسنده: کبیر سگال
ترجمه و تلخیص: دانشگاه ناصرخسرو
سال انتشار: 2017